داستان تراژیک اندرمنها: سازندگان باستانی یا موجودات نفرینشده؟
افسانههای مربوط به اندرمنها در ماینکرفت یکی از مرموزترین و جذابترین جنبههای بازی است که پلیر را وادار میکند تا نشانهها را کنار هم بگذارند و به رمز و راز این موجودات عجیب پی ببرند. آیا آنها باقیماندههای تمدنی فراموششده هستند، یا چیز دیگری؟ برای فهمیدن پیشینه احتمالی آنها، باید به جهان بازی، ساختارهای آن و ارتباط بین ابعاد مختلف نگاه کنیم.
نظریه سازندگان باستانی
یکی از محبوبترین و مستندترین نظریههای که در متون مختلف جهان ماینکرفت نوشته شده این است که اندرمنها زمانی سازندگان باستانی بودهاند. این تمدن پیشرفته اغلب به عنوان سازندگان ساختارهای مختلف جهان، از جمله قلعهها، معبدهای صحرایی، بناهای دریایی و حتی شاید شهرهای اِند در بُعد اِند شناخته میشود.

بر اساس این نظریه، طبق نوشته ی تاریخ نگاران این جهان، این سازندگان زمانی در جهان اصلی پیشرفت های چشم گیری میکردند. آنها معماران برجستهای بودند که ساختارهای عظیمی ایجاد میکردند و شاید حتی به قدرت سفر بین بعد ها دست یافته بودند. شواهد این توانایی را میتوان در دروازه(پرتال)های ویرانشده یافت که به نظر میرسد دروازههایی بین دنیای اصلی و ندر باشند. اما چیزی به طرز فجیعی اشتباه پیش رفت.
بر اساس این نظریه، جاهطلبیهای سازندگان بیش از حد زیاد شد. طبق شواهد موجود آنها ممکن است به توانایی تلهپورت یا سفر بین ابعاد دست یافته بوندند، شاید به دنبال فتح قلمروهای جدید یا بهرهبرداری از منابع بیشتر. در پی این کاوشها، آنها به بُعد اِند، یک بُعد خالی و بیروح که تنها تحت سلطه اژدهای اِند بود، دست یافتند. به مرور زمان، آنها این بُعد را مستعمره کردند و شهرهای اِند را که اکنون در این بُعد یافت میشود، ساختند.
سقوط
اما بُعد اِند برخلاف تصور معماران باستانی، بُعد بهشتی نبود. چیزی در مورد این بُعد آنها را تغییر داد. احتمالاً تماس طولانیمدت با محیط این بُعد یا جادوی آن، به تدریج سازندگان را تغییر داد و فرمهای آنها را پیچیده کرد و ذهنهای آنها را فاسد کرد. با گذشت زمان، آنها شروع به از دست دادن انسانیت خود کردند و سرانجام به موجوداتی که اکنون با نام اندرمنها میشناسیم، تبدیل شدند.

توانایی تلهپورت کردن آنها ممکن است بقایایی از فناوری یا جادوی پیشرفتهای باشد که سازندگان زمانی از آن استفاده میکردند. به طور مشابه، توانایی آنها برای برداشتن و جابجایی بلاک ها ممکن است مهارتی بوده باشد که آنها در زمان معمار بودن به کار میبردند، اما اکنون به تقلیدی ناخوشایند از زندگی گذشتهشان تبدیل شده است.
تبعید یا فرار؟
در بخش های دیگری از این نظریه نیز در قسمت های دیگری از کتاب های تاریخ این جهان نوشته شده است که این تغییر به اندرمنها یک انتخاب نبوده است. سازندگان ممکن است برای فرار از یک فاجعه در دنیای اصلی به بُعد اِند پناه برده باشند – شاید جنگی، فاجعه طبیعی، یا آزاد شدن موجودات خطرناکی مانند ویتر(Wither). آنها به دنبال پناهگاه در بُعد اِند بودند و این بُعد را به عنوان مکانی سخت و بیرحم یافتند و به مرور نسلها، به اندرمنها تبدیل شدند و دیگر قادر به بازگشت به فرمهای اصلی خود نبودند.
در عوض، رسیدن آنها به بُعد اِند ممکن است یک عمل تبعید عمدی، خودخواسته یا اجباری بوده باشد. شاید سازندگان به دلیل جاهطلبیهای بیش از حد خود مجازات شدند و به گوشههای تاریک واقعیت تبعید شدند، جایی که سرنوشت آنها تبدیل شدن به سایههایی از گذشتهشان بود.
نقش اژدهای اِند
حضور اژدهای اِند داستان را پیچیدهتر میکند. برخی معتقدند که اژدهای اِند به عنوان نگهبانی قرار داده شده بود تا از بهرهبرداری سازندگان از بُعد اِند جلوگیری کند. دیگران معتقدند که اژدها موجودی بود که آنها برای دفاع از بُعد جدید خود احضار کردند. اما با این کار، کنترل اژدها را از دست دادند و آن به حاکم این بُعد تبدیل شد و سازندگان را در حالت تغییر یافتهشان زندانی کرد.
جالب است که اژدهای اِند تنها موجودی است که دوباره زنده میشود و این ارتباطی با طبیعت چرخهای وجود اندرمنها دارد. این چرخه ابدی تولد و مرگ ممکن است نمادی از مجازات بیپایان سازندگان باشد که به اشکال فاسد شده خود وجود دارند و هیچ امیدی به رستگاری ندارند.
شهرها و کشتیهای اِند
وجود شهرها و کشتیهای اِند در این بُعد از این ایده حمایت میکند که اندرمنها گذشتهای مرتبط با یک تمدن بزرگ داشتهاند. این ساختارها بزرگ و پیچیدهاند و با بلاک هایی تزئین شدهاند که تنها در بُعد اِند یافت میشوند. این شهرها به طرز عجیبی متروکهاند، به جز حضور شالکرها، شکل دیگری از حیات عجیب که شاید باقیماندهای از آزمایشهای سازندگان با جادو یا فناوری باشند. کشتیها، که به طور معلق در هوا قرار دارند، به نظر میرسد یادگاری از زمانی هستند که سازندگان هنوز به تکنولوژی پیشرفته خود دسترسی داشتند.

برخی حدس میزنند که کشتیهای اِند وسیلهای برای فرار یا کاوش آنها بودهاند که پس از آغاز تغییر آنها به اندرمنها، رها شدهاند. الایترا، بالهایی که تنها در این کشتیها یافت میشود، میتواند نمادی از آزادی باشد که سازندگان زمانی داشتند – یادآوریای کنایهآمیز از شکوهی که اکنون برای همیشه از دست رفته است.
رفتار اندرمنها
رفتار اندرمنها نیز به پیشینه تراژیک آنها اشاره دارد. توانایی آنها در برداشتن و جابجایی بلاک ها مانند یک بازتاب کمرنگ از روزهای آنها به عنوان سازندگان است. اما اکنون، به جای ساختن سازههای بزرگ، آنها بیهدف پرسه میزنند و بلاک ها را بدون هدف یا دلیل مشخص جابجا میکنند. این میتواند به عنوان نوعی یادآوری ناخودآگاه تفسیر شود، تلاشی بیفایده برای حفظ زندگی گذشتهشان به عنوان معماران.
واکنش آنها به نگاه مستقیم نیز نشاندهنده نوعی درد عمیق است. وقتی به طور مستقیم به اندرمن نگاه میکنید، آنها خشمگین میشوند و حمله میکنند. این میتواند نشاندهنده شرم یا خشم آنها نسبت به وضعیت کنونیشان باشد – خشمی که از تحقیر شدن و تبدیل شدن به هیولا ناشی میشود. به نظر میرسد که آنها نمیخواهند به خاطر آنچه که اکنون شدهاند، دیده شوند؛ سایهای از تمدن بزرگی که زمانی بودند.
شیفتگی آنها به اِندرپیرل
هنگام مرگ اندرمنها، اِندرپیرل به جا میگذارند که پلیر ها میتوانند از آنها برای تلهپورت به فواصل کوتاه استفاده کنند. ارتباط اندرپیرل با تلهپورت به این ایده اشاره دارد که اندرمنها هنوز هم برخی از تواناییهای پیشرفته سازندگان را حفظ کردهاند. اندرپیرل ممکن است باقیماندهای از فناوریای باشند که آنها زمانی برای عبور از ابعاد مختلف استفاده میکردند؛ اکنون شکسته و تکهتکه شده اما همچنان مقداری از قدرت خود را حفظ کرده است.
برای اندرمنها، این اندرپیرل ها میتوانند بیش از یک ابزار باشند. شاید آنها نمادی از سلطهای باشند که سازندگان زمانی بر جهان های مختلف داشتند، یا شاید به عنوان یادآوریای از قدرتی که زمانی داشتند و اکنون به یک غریزه غریبی از زندگی گذشتهشان تبدیل شده است.
نظرات (5 نظر)
برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید
ورود به حساب کاربری